ثبات در مدیریت!
سه شنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۷، ۰۶:۱۸ ق.ظ
نویسنده: ناصر بزرگمهر
وقتی دبستان میرفتم، میگفتند وزیر امور خارجه امریکا «هنری کسینجر» است، وقتی جوان بودم او از مقابل دانشگاه تهران گذشت و دانشجویان شعار دادند، وقتی به میانسالی رسیدم ، گفتند، او بعد از چند دوره که وزیر خارجه چند رییسجمهور بود بازنشسته شده است، حالا که پیرتر شدهام، میگویند هنری کسینجر بهعنوان مشاور رییسجمهور در رأس هیات عالیرتبهای برای فلان مذاکره به فلان کشور رفته است. امروز من شصتوچندساله هستم.البته دقیق نمیدانم که هنری کسینجر چه روز و سالی وزیر شد، کی از وزارت کنار رفت و کی جهان فانی را ترک میکند و بسیاری از سوالات دیگر و سیاستهای پشت پرده را نمیدانم؛ اما میدانم که 50 سال است نام او را در کنار رؤسای جمهور کشورش میشنوم، نام بعضی از روسای جمهور را به یاد نمیآورم چون عمرشان چهارساله و هشتساله بوده است اما نام وزیر خارجهشان را میدانم.
این حضور 50ساله یک وزیر خارجه یا کمی بیشتر یا کمتر چه معنایی دارد؟ این یعنی ثبات در تصمیمگیری، یعنی استفاده از تجربه، یعنی داشتن فرهنگ سیستماتیک، یعنی برنامهریزی بلندمدت در مدیریت کلان یک کشور و نشانه اعتماد کردن به سیاستها برای آینده یک ملت است.
چند سال قبل خبرگزاری ایرنا گزارش داده بود جورج دبلیو بوش، رییسجمهوری امریکا در یک روز جمعه تمامی وزیران خارجه و دفاع سابق این کشور را که هنوز در قید حیات هستند برای پارهای مشورتها درباره خاورمیانه به کاخ سفید فراخوانده است.
در آن زمان به گزارش شبکه تلویزیونی العربیه، بوش امیدوار بود با مشورت این گروه از وزیران خارجه و دفاع سابق امریکا بتواند از مسائلی که گرفتار آمده، خارج شود.
بعدها بارها در خبرها خواندیم و شنیدیم که مشابه این کار را کلینتون کرد، اوباما کرد و حتما در آینده ترامپ میکند.
بعضی از مناصب در دولتها نقش ویژه را برای ملتها بازی میکنند، وزیر امور خارجه نقش تعیینکننده در سیاست برونمرزی و حفظ منافع ملی دارد.
همچنان که وزیر امور اقتصادی و دارایی هم در اقتصاد روزمره مردم سرزمینش نقش کلیدی بازی میکند، وزیر صنعت راه آینده را برای تولید ملی هر سرزمین مشخص میکند، رییس بانک مرکزی سرنوشت پولی یک مملکت را تعیین میکند و... .
متاسفانه تاریخ انتصابات در مملکت ما نشان میدهد وقتی رییسجمهوری میآید، هیات دولت تغییر میکند، وقتی وزیر تغییر کرد، معاونان، مدیران کل، معاونان مدیرکل، روسای اداره و خلاصه کار بهجایی میرسد که نیروهای ارزشمند خدماتی هم تغییر میکنند و....
ما یاد نگرفتهایم از دانش و تجربه گرانقدر همدیگر استفاده کنیم و میخواهیم هر بار از نو شروع کنیم درحالیکه زندگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و صنعتی دو امدادی است و باید هر کس چوب را به دست دیگری بدهد؛ حالا یکی ضعیفتر میدود و دیگری تواناتر.
زندگی اجتماعی در طول تاریخ طبیعی خود همیشه دستخوش حرکت بوده است. بخشی از آن با تاثیر انسان و بخشی دیگر از آن بدون نظرخواهی چون زلزلهای بر آدمیان فرود میآید. انسانها در برابر تغییرات طبیعی موفق شدهاند که حتی از ناخواستههای آن شرایط مطلوب و مناسبتر بسازند.
زندگی اجتماعی در طول تاریخ سیاسی، صنعتی و مدیریتی هم در اختیار کسانی بوده که باتجربه و تحلیل مناسب توانستهاند برای جوامع خود راهی نو و اندیشههای تازه بههمراه بیاورند.
در تحولات اجتماعی و ضرورتهای تاریخی میبینیم که مردم مدنی همزمان با عصر خرد و روشنگری، رنسانس هنری را شکل میدهند.
چاپ کتاب و توسعه هنرها و شعارهای آزاد بودن و آزاد گفتن و آزاد اندیشیدن در دوران فرهنگی و هنری در سالهای بین قرن 14 و 15 و 16در اروپا شکل میگیرد.
با لغو بردگی و انقلاب کبیر فرانسه و پیدایش مفهوم شهروندی، دولتها قانونمند میشوند و سخن از اشاعه فرهنگی و اطاعت از قانون میگویند و حاکمیت شعارهای آزادی و برابری میدهند و دوران اجتماعی با دولتهای مدنی آغاز میشود.
قرن نوزدهم که با انقلاب صنعتی آغاز شد با گسترش بازار و ایجاد شبکههای بانکی همراه با تقسیم کار و مهندسی نوین سخن از جامعه مدنی و شروع دوران اقتصادی جدید داشت.
قرن بیستم که دوران اتم و سرعت نام گرفت، عصر شکلگیری شرکتهای بزرگ و فراملی بود که با شعار مشتریمحوری و پاسخگویی به افکار عمومی در جوامع غربی رشد فزاینده یافتند.
آغاز هزاره سوم با تحولات گسترده در مقوله توانایی و با منشا دانایی راهی تازه را برای مردم جهان امروز فراهم کرد که دوران پادشاهی رایانهها و حاکمیت دنیای مجازی ابتدای آن است و نسلهای بعد خواهند گفت چه شد.
با نگرش سطحی به تغییرات و ضرورتهای تاریخی و محیطی در همه جوامع میتوان نشانههای مدیریت تغییر را با رویکردی عمیق به انسان دید. بیشک همگان باور دارند که انسان محور همه تحولات جهان پیرامون ماست، برای این انسان و تجربههایش ارزش قائل شویم، هر چیز را چند بار تجربه نکنیم و به ثبات مدیریت و استفاده از تجربه پیشکسوتان و جسارت جوانان بیشتر بیندیشیم؛ کاری که «بانک سامان» از ابتدای راه به آن فکر و عمل کرد، حضور پیشکسوتان و آموزش جوانان مسیر بانک را مشخص کرد. امروز فرصت دیگری است که در پایان سال ۱۳۹۶و برنامههای آینده به ثبات بیشتر بیندیشیم.
۹۷/۰۸/۱۵